جدول جو
جدول جو

معنی کافور معمری - جستجوی لغت در جدول جو

کافور معمری
(رِ مُ عَمْ مَ)
از خدام مورد اعتماد سلطان محمود غزنوی بوده است، و او را همراه عبدالجبار برای آوردن دختر امیر گرگان از نشابور به آنجا فرستادند: و دانشمند بوالحسن قطان از فحول شاگردان قاضی امام صاعدباعبدالجبار نامزد شد و کافور معمری خادم معتمد محمودی و مهد راست کردند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 384)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رِ مُ ظَفْ فَ)
معروف به حریری که در سال 700 ه. ق. رئیس بزرگان خدمه در مدینۀ شریفه بود. آثاری خوب از او بجا مانده از آنجمله مغاره ای است در باب السلام که به سال 706 هجری قمری احداث کرده است. (از الدررالکامنه)
لغت نامه دهخدا
(رِ عَ مَ)
نوعی از کافور است و آن چوبی است که میجوشانند و از آن برمی آورند. رجوع به کافور شود
لغت نامه دهخدا